طایفه گری و طایفه سازی در بلوچستان ایران
نویسنده: هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)
[بخش هائی از این مطلب قبلا در تبادل نظر خصوصی در تلگرام آمده بود. در اینجا، بویژه در قسمت دوم توضیحات بیشتری اضافه شده است.]
Figure 0:1-http://www.iribnews.ir/fa/news/1670972/همایش-هم-اندیشی-سران-طوایف-سیستان-و-بلوچستان-فیلم
09:23, 8/19/2018] Hoshang:
حالا چرا این همه طایفه گری در بلوچستان؟ موضوع جالبی است. تا دوران انقلاب اسم مرد (موضوع زن را که گویا “وجود” هم ندارد جداگانه باید بحث کرد) تنها “الف” بود اما حالا می شنویم که همان “الف” تبدیل شده به “سردار الف خان” و یا در مواردی “سردار سید الف خان” و یا “میر سید الف خان” و غیر آن . بویژه اگر موفق نشده باشد در حوزه دین به عناوینی همچون شیخ الحدیث، مولانا، مفتی، قاری،( گاه همرا با عنوان سید) دست یابد، یعنی در حوزه ای که هم اکنون از جهات زیادی مرجح دیده می شود. پیدایش این همه “طایفه بزرگ” چرا؟ (“بزرگ” که صفت جدیدی است هم دارای بار پاتریونیستی و عاطفی است و هم بیان صف آرایی و رقابت است) قبل از انقلاب افراد جامعه بمراتب کم سوادتر و بیسوادتر و جامعه هم بمراتب از حالا عقب مانده تر بود. قبیله و عشیره بود ولی از حالا هم ضعیف تر نمود داشت و هم صحبت از ان محدود تر.
ادامه خواندن طایفه گری و طایفه سازی در بلوچستان ایران: اما حالا چرا؟